1/ بهمن/90
دیگه بهمن هم اومد و با خودش حسابی بهمن بپا کرد..علیرغم اینکه هوا خیلی خوب بود... صبح تو ترافیک وحشتناکی موندیم و ساعت 8:30 کارت زدم..شما هم حسابی خواب بودی.. مادرجون زنگ زد که بعد از ظهر نریم..خیلی نگرانن. آخه برف بهمن شوخی بردار نیست.. در ضمن امشب سالگرد تمام عزیزانیه که تو حادثه ریزش کوه تو جاده هراز و سقوط اتوبوس تو دره 150 متری، تو سال 83 از دست دادیمشون..و من هم تو اون اتوبوس بودم و خدا رو شکر چیزیم نشد.با یه امداد غیبی... خدا به پدر و مادرشون صبر بده چون اکثرا بین 18 و 30 سال و دانشجو بودند و برای امتحانات یا بعد امتحانات و برای رفع خستگی میرفتن خونه هاشون.. ببینیم تا عصر هوا چطوره..همه چی دست خدا...