تعطیلات مهد و آلودگی هوا..
هوا آلوده شد و مهد ها تعطیل. و من هم مرخصی گرفتم و از خدا خواسته رفتیم شمال تا تو مراسم اربعین شرکت کنیم. آخه همون دوشنبه آوردمت آزمایشگاه تا فایلامو بردارم یهو دیدم از زیرزمین صدا میزنن خانم م محیا اینجاس. نگو با آسانسور تنهایی از ط 3 رفتی زیرزمین. فکر کن یه روز کامل اینجا میموندی چی میشد.. عمه اینا اومدن دنبالمون و بدون بابایی رفتیم.. کلی با طاها رو صندلی آتیش سوزوندین فرستادم جلو تو بغل عمه که باردار هم هست. اما چه میشد کرد باید از هم جدا میشدین.عمو رضا میگفت تا حالا فکر نمیکردم محیا اینقدر شیطون باشه. تازه کلی براتون جایزه پفیلا و پفک و آش رشته خرید تا اینی بودید که دیده... بچه تخس ما: این هم دیگ شیره پلو...وااای اگه ب...