محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

12/ آذر/90

1390/9/13 8:32
نویسنده : مامان مریم
706 بازدید
اشتراک گذاری

صبح یکی یدونه ام بخیر...

دیشب اونقدر دیر خوابیدی که بگمونم تا لنگ ظهر تو مهد خواب باشی.. کلید خونمو صبح گم کردم... لابد از شاهکارهای دیشب شما و شهریاره...

تو مهد هم هر روز دستورالعملهای جدید میدن و کسی نیست جلوشون وایسته و چیزی بگه..کمی هم  از کارکردشون ناراحتم... اما نمیدونم از چه راهی وارد بشم که به دل نگیرن.. امروز تصمیم داشتم صحبت کنم اما نکردم... همه هم همین احساس منو دارن...اصل قضیه از بس برام سر درد آوره حوصله نوشتنشو ندارم...

امشب تصمیم دارم کمی آش رشته بپزم و نذری بدم بیرون... کار دیگه ای که از دستم برنمیاد.. وسایلشو از دیروز آماده کردم...ایشاله خوب از آب در بیاد...

مهد کودک هم یه لباس مشکی به همتون داد و کلی از داشتنش، شما و بابایی ذوق کردی. شلوارتو درآوردی اما بلوزتو نه:

 

بعد از دانشگاه رفتم سراغ رشته و ظروف یکبار مصرف. تا بجنبم دیر شد و آشم دیر جا افتاد..ساعت 11 شب آماده شد..آخه زن کارمند و دست تنها با بچه کوچیک، وسط هفته آشپزیت چی بود.. اما امام حسین کمک کرد و خوب شد....اولش روم نمیشد اون وقت شب پخش کنم...اما هیئتی از در خونه رد شد و گفتم الان وقتشه...بازم زیاد بود و تو یه قابلمه ریختم تا فردا ببرم سرکار:

خاله ندا خیلی آش رشته دوست داشت اما عمو امیر تو این ترافیک زورش میومد بیاد ببره...

بابایی هم وسایل رو تو ماشین چید و

قربونت برم که تولدت نزدیکه و یک هفته بیشتر نمونده...اما تولدتو گرفتمو خیالم راحته...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان محیا
12 آذر 90 9:41
قبول باشه
مامان کوروش
12 آذر 90 11:35
سلام سلام
عکس وسایل کوروشمم رسید.


حتما میبینم
مامان صدف
12 آذر 90 14:17
قبول باشه خانوم. برای ما هم دعا کن
عمه نرگس.عمه ی پرنیا
12 آذر 90 17:16
چشاتون قشنگ میبینه
دوست دارم مامان محیا
یه بوس گنده از لپای محیا جونی


مرسی عمه جونی
مامان حسنی
12 آذر 90 18:47
سلام ممنون که به سرزدین خدا محیا جون گل رابراتون حفظ کنه همیشه غذای نذری خوب میشه التماس دعا
کاکل زری یا ناز پری
12 آذر 90 19:36
ای جونم آش رشتهههههههههه قبول باشه ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نکنید در من از نظر لطفتون نسبت به من ممنونمممممممم
مامانی سید کوچولو
12 آذر 90 23:26
حتما اش امام حسین خوب در میاد
اینقدر هم حرص نخور . هیچ وقت نمیشه مطابق میلیت مهد پیدا کنی. حتما یه جاش میلنگه. مجبوری به سازشون برقصی. من هم همش میخوام گیر بدم به پرستار بچه ام ولی بعد فکر میکنم همه شون یه جورن و تازه مال من بهتره... خب باید خودمون رو وفق بدیم دیگه


راست میگی عزیزم..آخه این مهد مال محل کارمون ( دانشگاه) هست...باید کوتاه بیایم...نمیارزه ببریم جای دیگه
مامان هستی
13 آذر 90 9:08
عجب همتی کردی که وسط هفته نذری دادی
حتما خیلی قبوله
ایشاالله امام حسین واسطه شه حاجتتو بگیری


ممنونم خاله مهربونم...ایشاله
مامان یاسمین زهرا
13 آذر 90 10:40
با این لباس ماه شدی


مرسی خاله جونم
دخترم عشق من
13 آذر 90 10:50
سلام من هر روز به وب شما سر میزنم ببینم محیا جونم در چه حاله . اخه تقریبا همسن دختر منه و منم شاغلم و دقیقا همین جریاناتی که شما دارید رو منم دارم . نذر تون قبول . التماس دعا :


مرسی عزیزم که بما سر میزنی