راضی کردن بابایی
یادتونه نوشتم که این روزها شدیدا مشغول پاچه خواری باباعلی هستیم؟؟؟!!! طفلی ویروسهای مختلفی هم گرفت و ما هم از فرصت استفاده کردیم و بالاخره خدا بخواد داریم به خواستمون میرسیم..
و اون هم اینه که تو این تعطیلات دبش نریم شمال و بریم سنندج و مریوان و بانه.. آخه شاید رفتن به مسافرت برای همه راحت باشه. اما راضی کردن باباعلی برای اینکه نره شمال کار راحتی نبود. فکر میکنه اگه نره شمال مرتکب جرم شدیدی شده. احساس گناه میکنه. الان هم که یه هفته خودشو زده به مریضی و من و راحله عروس خالم( همسفرها) هیچی سرمون نمیشه..
ماشینو پر بنزین کردم و بردمش کارواش، بند و بساطمونو هم بستیم و خدا بخواد امشب راه میفتیم. بقول محیا بریم مسافرت و نریم شمال..دعا کنین خوش بگذره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی