محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

داستان تعریف کردن محیا موقع خواب

1392/3/13 11:51
نویسنده : مامان مریم
1,343 بازدید
اشتراک گذاری

محیا: مانی برات داستان تعریف کنم؟؟؟

من: آره عزیزم

محیا: میخواستم داستان آلیس و cat برات تعریف کنم

من: تعجبتعجب

محیا: بالاش هست (منظورش تیترشنیشخند).lets go بزن بریم..

cat میگه: hi . بعد آلیس میگه  helloooooooo

من:تعجبتعجبتعجب

آخرش هست وان، تووو، فرینیشخند، فور، سون، اِرت، نا، طبل (ten)!! فکر کنم تن رو با طبل نشون کردی بعد یادت رفت چی بود... قهقهه وااای داشتم میمردم..

مامان قربون انگلیسی خوندنت بشه که یه دفعه بروز دادی.. گفتم کی یادت داده، گفتی خاله زینب کتابشو برامون خوند... آرزومه روزی برسه بتونیم تو خونه با هم انگلیسی صحبت کنیم.عینک (ما همون مادر دختری هستیم که رنگ لباسمونو با پارکی که میریم ست میکنیمنیشخند)

 

اینهم چندتا عکساز ناناسم:

یه بار در جواب بابایی گفتم پ ن پ.. یاد گرفتی و به هر کی میرسی میگی: نَ پَ پَ.. واای دیروز خاله جون پشت تلفن از خنده مرده بود. و ش شسبیده به را...

و اینهم با هستی خانم و شنیون معروفش:

آخه مگه مجبورید با این فشار:

این عکس هم تقدیمبه مامان بی حس هستی:

 

راستی اون چرخ به خاک نشسته رو سوار شدین و به خاله طیبه میگی هل بده. منم رفتم کمکش. گفتی مانی شما هل نده. پلاتینت میشکنه. من فدای دختر مهربونم بشم. بخدا بیشتر از من شما قربون صدقه ام میری... مانی من عاشقتم. عشق منه. عسل منه. جیگری منه و من هم مست میشم و تازه.. من عاشقتم نازنینم. همه کسم.مهربونم.هر چند گاهی حرصم میدی در حد لالیگا( درست نوشتم؟؟)..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مائده
13 خرداد 92 13:27
نسبت به پارسال که این لباسو پوشیده بود چه قدش بلند شده


آره بزنم به تخته.. این لباسش خیلی بلند بود میشه الان بپوشه.. بقیه رو میپوشم عکسشو میذارم ببینی. شده بلوز... اللهم صل ....
محبوبه مامان الینا
16 خرداد 92 11:10
ن پ پ