محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

محیا تو خانه بازی بوستان

1391/9/13 8:04
نویسنده : مامان مریم
1,613 بازدید
اشتراک گذاری

من و یکی از همکارانم ( دو عدد خانم کارمند بچه دار) تصمیم گرفتیم ببریمتون جایی تا بهتون خوش بگذره و  کمی از عذاب وجدانهای با شما نبودنمون کم بشه.اونهم وسط هفته. چند جایی رفتیم و دورکی زدیم و دیدیم نه بابا اصلا جای پارک واسه یدونه ماشین نیست چه برسه دوتا. پارکینگها هم جا داشت اما اختصاصی بود. ای خدا بعد کلی دور زدن و ضایع شدن، بالاخره تو پارکینگ بوستان پونک پارک کردیم

خرید کردن از محالات بود. داشتی با صدای بلند وسط پاساژ جیغ میکشیدی که دوتا نگهبان با لباس مخصوص اومدن و هر چی گفتم محیا پلیس اصلا محل بهشون ندادی و یکراست بردمت پایین بازی کنی. گفتم میذارمت و میرم یه دوری میزنم. اما راضی نشدی و گفتی باهات بازی کنم. محمد مهدی هم صداش درومد و اونا رفتن.

از یه طرف استرس ترافیک غرب به شرق و از طرف دیگه اس امهای بابایی مبنی بر اینکه کجایید و ...، باعث شد که از یک ساعت شارژ استفاده نکنیم و نالان و گریان برت گردونم سمت ماشین. بین راه از یه اسباب بازی فروشی رد میشدیم و سوار یه ماشین گنده تراز خودت شدی و دل و آقای فروشنده به تاپ و توپ افتاد و خواست بیخیالت کنه. اما شما با کمال پ... بهش گفتی مال خودمه بابام خریده.

از یه طرف آخر برج بود(400هزارتومنم کجا بود) و از طرف دیگه اون ماشین نه تو ماشین جا میشد و نه تو خونمون. برات نخریدم و با هر کلکی بود گذاشتمت تو ماشین. جدا از شوخی پول که بود نزدیک تولدتم که بود اما واقعا ضرورتی ندیدم تا چنین چیزی واست بخرم..

خلاصه بخاطر 20 دقیقه بازی دو ساعت تو ترافیک کلاج و ترمز زدیم و ازینکه وضعیتمون اینقدر اسف باره که یه تفریح درست حسابی نمیتونیم به بچمون بدیم خیلی ناراحت بودم.بمیرم برات مامانی. هفته آینده کاملا شمالیم و اونجا از خجالتت درمیام. این هم عکسای محیا که تو اون چند دقیقه حسابی بهش خوش گذشته..

اونقدر سرعت ورجه وورجت بالا بود که لرزه گیر دوربینم با اینهمه کارآیی هنگ کرد!!!

واین جمله دوباره برام معنی پیدا کرد که تو تهران امکانات هست اما وقت نمیشه استفاده کنی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

محیا یعنی زندگی
30 آبان 91 9:55
میاوردید پارکینگ خونه ما و بچه ها رو هم میذاشتید خونه ما و با محیا بازی میکردند


ممنونم. پارسال یه بار آوردم دیگه برات جبران نکردم. دیگه روم نمیشه. شما بیا 7 حوض تا من دفعه بعد روم بشه. بخدا جنساش بهتره ها
مامان کوروش
30 آبان 91 9:55
چقد خوشگله اینجا ، ما غربیم تا حالا اینجا نرفتم ولی
چقد ماشین شارژی گــــــــــرون شده خواهر
خوب کردی نخریدی
کوروش موتورش رو داره دائم تو خونه می ره رو اعصاب ما ، فکرم می کنه وقتی رانندگی می کنه حتما باید اهنگشم بزنه


آره عزیزم ولش کن کی اعصاب داره. یه بار قرار میذاریم اونجا همدیگه رو میبینیم. دعا کن اونموقع فرزانه هم باشه. خیلی خوبه واسه سنشون. تازه یکساعتش فقط 3000 تومنه.من دوستم بچه رو بردن سرزمین عجایب تیراژه گفت اصلا به سنش نمیخورد و الکی پیاده شدیم. بزودی باهم هماهنگ میکنیم بریم. محیا ازبس وووووول خورد از شادی موهاش رفته بود رو هوا. تخلیه میشن کامل


مامان صدف
30 آبان 91 10:15
مریم اون ملکهء وحشت تو عکس اولیه کیه؟؟ چه ترسناک وایساده. بابام جان


اون خانم مراقب بود مثلا بچه ها زمین نخورن. یه 7 8 ده تایی بودن
مامان کوروش
30 آبان 91 10:20
کاملااااااااااااااااااا موافقم
سارا مامان آرام
30 آبان 91 10:26
عزیزم چه دختر خوش تیپ و خوشگلی

لرزه گیر که چه عرض کنم زلزله گیر برای بچه های این نسل باید روی دوربینا بذارن

چه جای باحالی بردیش

کار خوبی کردی نگرفتی ، مگه چقدر باهاش بازی میکنن[hr
آره والا. من ازین مامان سوسولا نیستم که بچم اگه چیزی نداشته باشه از بقیه عقب مونده. برا سیسمونیش هم چیزای لازمو گرفتم. هروقت خواست سوار بشه میریم خونه شهریار..
کاکل زری یا ناز پری
30 آبان 91 11:41
آخه حیف ما نیست شمال به اون قشنگی رو ول کنیم بیاییم اینجاااااااااا ولی چاره ای نیسسسسست با جمله پایانی کاملا موافقم مامان محیا انشاالله این هفته تو شمال جبران بشه ما هم فردا عازم شمالیم


قربونت برم ایشاله خوش بگذره
مامان محمد صدرا
30 آبان 91 20:33
سلام و عرض ادب. فرا رسیدن ماه محرم و ایام عزاداری اهل بیت علیهم السلام و شهادت سید الشهدا و یارانش را خدمت شما تسلیت عرض می‌کنم.محیا گلمو ببوس


ممنون عزیزم
مامان مهرسا
2 آذر 91 9:47
کار خوبی کردی بردیش مامان.معلومه داره بهش خوش میگذره و ذوق میکنه.دفعه بعد با بابایی ببرش که هم تو لذت بچه داری شریک بشن و هم هی زنگ نزنن که کجایین
....
4 آذر 91 15:43
جمله کوتاه ومفید آخری عالی بود.
مامان ریحان عسلی
5 آذر 91 8:59
سلام ای جونم منم دلم میخواد اینجا یه پارک سر پوشیده ایی باشه که مخصوص سن ریحان اما نیست که نیست خوشتیپ جون چقدر لباست خوشگله
مامان یاسمین زهرا
6 آذر 91 16:39
مامانش این محیا خانوم هم ماشا... خیلی خوشگله هم خیلی خوشتیپ.ببوسیدش به ما هم سر بزنید
مامان ملینا
7 آذر 91 14:24
سلام محیا خانمی همیشه خوش باشی چقدر هم خوشحاله محیای گلم.
مامان دانیال
7 آذر 91 14:57
سلام. دانیال با کد 69 تو مسابقه نی نی و محرم تو وبلاگ دنیای نفیس شرکت کرده اگر دوست داشتی بهش رای بده. مرسی http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1414.php
مامان کوروش
8 آذر 91 8:47
هنوز شمالی مریم جون


بله عزیزم. تازه برگشتم