روز جهانی کودک
سلام ناز گلم!!!
این روزها سرم خیلی شلوغه و کم وقت میکنم بیام وبلاگت. روز جهانی کودک هم دیروز بود و خیلی تو مهد بهتون خوش گذشت. تولد هستی بود و عمو شهرام اومده بود. جایزه هم بهتون دادن یه جوجه کوچولو..
بخدا این روزها همش در حال بدوبدو هستم. نه سالگرد ازدواج و نه روز کودک هیچ کاری نکردم. منی که تو همه کارها اول بودم!!! امیدوارم تا روز تولدت همه چی به روال عادی برگرده و از شرمندگیت در بیام..
این روزها اصلا غذا نمیخوری. میوه هم همینطور. خیلی لاغر شدی و خیلی هم شیطون و حرف گوش نکن. من هم همش عصبانی میشم و کلا از با تو بودن لذت نمیبرم. مهم اینه به تو بابا علی در کنار هم خیلی خوش میگذره..
این هم عکس امروز صبح با دوستات:
و اینا هم دیروز:
و این هم محمدرضا برادر دوست خارجی محیا یعنی مژده:
خیلی بامزست. خودمونیم ها شده سوژه وبلاگهای ما:
آوردمش بغلت اما تحویلش نگرفتی گفتی من دوسش ندارم. من اَمد مهدی رو دوست دایم. من مامان امد مهدی ام!!
این هم نی نی داداشی محیا محمد مهدی که رو تخت تعویض ( همون تخت پادشاهیه تقریبا )خوابیده. محیا عاشقشه: