محیا در باغ فرحزاد
این هم عکسای فرحزاد:
یهو بی هوا چنان هپی برث دی تو یویی خوندی که آقای دکتر کفش برید و برات دست زد. اونقدر از سر و کولش بالا رفتی که من نمیدونستم چطور جمت کنم..
همیشه تولد شماست. حتی شمعها رو هم شما فوت کردی:
جات خوبه محیا خانم؟؟!!!:
آخرش هم گفتی ما که نرقصیدیم!!!. مجبور شدیم برگشتیم رو یه تخت و چند تا حرکت موزون در کردی و اومدیم خونه..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی