محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

12/ تیر/91

1391/4/13 11:00
نویسنده : مامان مریم
604 بازدید
اشتراک گذاری

صبح بخیر تا خود مهد خواب بودی . امروز روز عمو شهرام بود. شیرتو تو مهد خوردی و دست و روتو شستی و منتظر عمو شدی. خوش باشی گلم..

پرنیای خواب آلو:

ورفتی سمت کلاست گلم:

امروز مامان مهراب خاله فروغ اومد اینجا تا شاید استخدام بشه. هر چی قسمتشه..

موقع رفتن به خونه گریه میکردی که محمد مهدی با ما بیاد خونمون..تو راه هم کمی میوه برات خریدم..وااای چقدر قیمتها ارزون بود...نیشخنداین عکس رو هم داشته باشید. به تاریخ تولید و اختلاف قیمتها هم نظر داشته باشید:

محیا داره انگور میخوره:

 

 

تو خونه هم اولش خوب بودی و من تنها دوش گرفتم و پیش بابایی موندی و من هم رفتم واسه خرید تشک مرجان اینا. خیلی طول نکشید.

اما وقتی برگشتم همینطور به من میچسبیدی و هی هر چیز رو ده بار تکرار میکردی.. منم خیلی کلافه و عصبانی میشدم و چند بار گفتم اما کو گوش شنوا!!! و سرآخر سرت داد زدم..بمن حق بده. بابایی عروسی مریوانو به گردن نگرفت و من هم براش تو قیف بودم...

 موقع خوابت هم عذاب وجدان گرفتم و کارمو ول کردم و نماز نخونده اومدم کنارت و نازت کردم.. یهو گفتی مانی نمازتو بخون دیده!! و من 4 شاخ موندم . قربونت برم که قانون همه ما تو خونه اومده دستت و تا عصری گفتم بخواب محیا گفتی: هنوز شام نخوردیم که!!! که آخرش تو حلقم!!! چقدر قانونمندی تو دختر. یاد اونروز پیک نیک مرجان اینا افتادم که سبد پر بود و درش بسته نمیشد و ازین قضیه شدیدا ناراحت بودی.

این تسبیح ها رو هم که به برکت مهد و خانم قیاسی داریم که تو مناسبتها یدونه ازین ها رو به ما کادو میده. شما هم حسابی باهاشون بازی میکنی:

بعضیهاشون واقعا قشنگن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

fahime
12 تیر 91 10:55
امید آن داریم که یادمان شما ، خطی زرین باشد در نگاره های خاطراتمان...
محیا یعنی تمام زندگی
12 تیر 91 12:28
امیدوارم که شنا خوش گذشته باشد بر شما و دخترتان محیا


مرسی با شما حتما. فردا هم با بچه ها میریم ایشاله
نرگسی
12 تیر 91 19:29
عزیز دلمممممممممم خوب بچه باید بخوابه دیگه ..
مامان امیرناز
13 تیر 91 13:53
سلام عزیزم از تفاوت قیمتها گفتی دلم خون شد یه ماست امروز خریدم دیدم 1500 گرون شدهههههههههه به کجا داریم میرسیم خدا راحم کنهههههههه
نگین مامان رادین
13 تیر 91 14:47
قربون اون شیر خوردن و انگور خوردنت بشم ،وای که خودت چه قد خوردنی و شیرین هستی عسل بانو


ممنون خاله جون
مناء
14 تیر 91 18:32
فدای چشمای درشتت محیا جووووووووون


مرسی منا جونی