محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

4/خرداد/91

1391/3/6 9:40
نویسنده : مامان مریم
430 بازدید
اشتراک گذاری

صبح زود بیدار شدی و شبر میخواستی من هم مجبور شدم پاشم برم آشپزخونه. حالا کی خوابش میبره دوباره.. اما کمی دراز کشیدم و 8:30 پریدم آشپزخونه دوباره تا کارهای امروزو انجام بدم.. آخه با همکارام قرار بود بریم بهشت مادران. وسایلو جمع کردم و سالاد ماکارونیمو آماده کردم و غذای بابایی رو هم گذاشتم و دیگه ده و نیم راه افتادیم. 

بدترین قسمتش این بود که دوربینم تو شارژ جا موند و گوشیمم شارژ نداشت. حالا عکسی از دوستان بدستم برسه میذارم برات:

جای خوبی بود. بجز قسمت بار کشی که افتاده بود گردن ما خانمها بقیه جاها نبودن آقایون خیلی هم بد نبود.. شما و سبحان توچولو تنها بچه های اونجا بودین. چون اکثر همکارام مجردن و بعضیهاشون هم بچه نداشتن.. خلاصه خوب بود که باهات بازی میکردن و من هم تونستم راحت استراحت کنم. و شما هم بقول یکی از همکارام کار بلد بودی و برای ان جور جاها آمادگی داشتی و خداییش اصلا اذیت نکردی..

ساعت 5 خونه بودیم و بابایی هم تازه از کلاسش برگشته بود. شما هم که خسته و بیهوش تا ساعت 7 خوابیدی . من هم از فرصت استفاده کردم و برای مانتویی که خاله فرزانه از کیش برام خرید رفتم دنبال روسری و کفش و.. تا برگردم بیدار شدی..

کمی خونه رو مرتب کردم و شام پختم چون عمو رضا و عمه ات قرار بود بیان خونمون. منتظر اومدن فاطمه بودی اما فقط طاها اومد زیاد هم باهاش بازی نکردی. اما عمه با کتابی که امروز خاله ط 0همکارم ) برات خرید کلی برات شکلک درآورد و ما هم کلی خندیدیم.. 

بعد شام دیگه دیر وقت بود که رفتن..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله هدي ياسمين زهرا و محمد كوچول
6 خرداد 91 10:40
مي بينم ننه اديسون يادش رفته دوربينشو ببره... با اين هوش و استعداد فكر ميكني بچه ات مادام كوري ميشه كه هي براش مطلب مي نويسي؟ خدا رو خوش مياد من از كله صبح بيام سركار و هي مطالب بچه تو رو بخونم در حاليكه بايد به كاراي مردم برسم؟؟؟ واقعا كه ...
مامان دانیال
7 خرداد 91 8:19
به سلامتی بالاخره رفتید بهشت مادران؟ خوشحالم خوش گذشته عزیزم.


آره جاتون خالی..
مامان ملینا
7 خرداد 91 9:17
همیشه خوش باشید مانتو و وروسری مامان هم مبارکه .


ممنون. اما چیز خوبی شده. متفاوت. بعدا عکسشو میذارم