محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

2/ بهمن/90

1390/11/8 9:34
نویسنده : مامان مریم
609 بازدید
اشتراک گذاری

از صبح جایی نرفتیم و خونه بودیم و همه بچه ها اونجا بودند و کلی بازی کردی

محیا همراه با مهرناز و سحر و مرجان

و مرجان در حال کمک به خاله جون وحیده برای زفت و رفت محیا:

چند تا عکس ناز از دخملم:

و عصری هم سر خاک خاله جون رفتیم و شما هم اومدی و فاتحه خوندی...

سر خاک خاله جون

اون خانم چادری هم مادرجونه که همیشه با عشق میاد خونه دخترش و من از دیدنش اساسی میسوزم...

 

وااای اگه خاله جون بود مثل بقیه چه ذوقی میکرد از کارات و شیرین زبونیهات... تو آرامگاه چشات به قبر و عکس یه نی نی افتاد و خیلی ناراحت شدی و به همه میگفتی...از همونجا بچه ها سوار ماشین خاله جون شدند و یواشکی رفتند و شما وقتی متوجه شدی ناراحت شدی و گفتی میناس رفته مدرسه،  زود میاد و ما هم رفتیم خونه مادرجون...

امروز 9 صبح بیدارشدی و ده شب خوابیدی.. ماشاله انرژی ...یه دوش جانانه هم گرفتی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان پارسا
8 بهمن 90 10:32
سلام
خیلی خوشحالم که برگشتی


مرسی خاله جونی ما هم خوشحالیم..
خاله هدي
8 بهمن 90 10:42
آخي الهيييييييييي. خاله زهره تون چقدر جوون بودن بنده خدا! من ديدم توي پست هاي قبلي هي اسمشونو ميارين و با حسرت درموردشون صحبت ميكنين ولي باز مي گفتم سنشون احتمالا بالا بوده ولي ... آخه چرا توي اين سن كم فوت شدن؟ خدا بيامرزدشون... انشااله روحشون هميشه در آرامش باشه


خاله هدي
8 بهمن 90 10:45
راستي خاله زهره ، خاله شماست يا خاله محياجون؟ دلم خيلي گرفته. خدا بهتون صبر بده


خاله محیاست...باردار بودم فوت کرد فقط 30 سالش بود خیلی تو ذوق محیا بود.. برات قبلا کامل نوشتم بگمونم...
خاله هدي
8 بهمن 90 11:19
نه نمي دونستم..... خدا بهتون صبر بده... اشكم دراومد... عجب رسمه غريبي داره زندگي... روحشون شاد شاد و بدون ذره اي غم و حسرت


مرسی خاله
عمه نرگس
8 بهمن 90 13:57
خدا رحمتشون کنه و روحش همیشه شاد باشه و خانوادتون سلامت باشن انشاالله..


ممنون