محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

یه روز خوب واسه بچه ها

1391/7/24 9:32
نویسنده : مامان مریم
545 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه اول صبح که عمو شهرام با حضورش رو صندلی پذیرش مهد دل همه نی نی ها رو شاد کرد. آخر ساعت هم این چرخ و فلک (؟) که مثل کشتی تایتانیک به گل نشسته بود، به طرز غیر قابل باوری از زیر سنگ ریزه و شن بیرون آورده شد و بچه ها دسته جمعی روش نشستن و کلی ذوق کردن. هرچند معلوم بود هنوز از لحاظ فنی کاملا درست نیست. واسه همین مامانهای عزیز عین شیر بالا سر بچه هاشون ایستادن و کنار نمیرفتن تا من یه عکس اختصاصی از بچه ها بگیرم..

محیا و امیر علی خان:

محیا و هستی شادان:

پرنیا و هستی و محیا و بردیا:

 اینجا هم یه معجونی که همش برات درست میکنم رو (خودت بهش میگی حلوا چون هم رنگ اونه) آورده بودم مهد که با محمد مهدی با هم بخوردین. شما با قاشق و اون هم با ته قاشق:

چه پسملی

 

بقیه عکسا تو ادامه مطلبه

 و این هم چند تا عکس دیگه:

مهدیس و صدف. مطمئنا صدفی بیشتر از بقیه ذوق زده بود.

اینجا هم که از خستگی تو ماشین بیهوش شدی. البته اثرات داروته ...

 همیشه خوش باشید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان مهديس
24 مهر 91 8:52
سلام عزيزم. مرسي كه از دختر منم عكس انداختي. مهيا جونم يه عالمه بووووووووووس.
مامان هستی
24 مهر 91 8:53
خیلی قشنگ بود مخصوصا لبخند هستی
ممنون خاله جون اول صبحی کلی انرژی گرفتم.


خواهش میکنم. اما اون لبخند نبود ریسه بود خواهر
مامان هستی
24 مهر 91 9:04
اشکال نداره دزدی کنم


بدزد عزیزم. منم دزدیدم اما اینجا رو نکردم. این عکسا دزدیدن هم داره
مامان امیرناز
24 مهر 91 9:12
سلام عزیزم ایشالا بچه ها همیشه شاد باشن چقدر عکسا بهم انرژی داد


مرسی عزیزم
مامان ملینا
24 مهر 91 12:47
چقدر ناز خوابیدی عزیزم .خوابهای خوش ببینی گلم
آرزوی من
25 مهر 91 0:23
ببخشید من اگه اینو نگم دلم میترکه

وای چقدر چشماش خوشکله توی اون عکس ثابت
آخیش راحت شدم


مرسی عزیزم. خدا رو شکر راحت شدی
مادر آیاتای
25 مهر 91 23:50
عزیـــــــــــــــــــــزم!!! چقدر بزرگ و خانوم شدی محیا جونم. دوستت دارم. امیدوارم همیشه لبات خندون باشه.
کیفیت عکسها توی حلقم مریم جون.انگار توی محل ایستادم و دارم خودشونو میبینم، زنده!!!


واقعا تازه با صدا. اونهم چی چرخه داشته میچرخیده. لرزه گیر دوربینم تو حلقت طالبی


مامان مهرسا
27 مهر 91 9:35
الهی بجه غش کرده.ماشالله هر روز ناز تر میشی ها ...با اون لباسای خانومیت
مریم جون مهد کودک هم نعمتیه ...بهتر از اینه که بچه تو خونه حوصلش سر بره از تنهایی.هر چند مهد هم مشکلاتی داره...بهترین چیز مامان خونه داره


آی راست میگی
رسول
29 مهر 91 9:16
عاشق چشماتم خاله
اسفند دود کن مامانش
للًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد

بدو بیا عکسای جشن تولده

…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•’
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`


مرسی خاله جون
مامان ملینا
29 مهر 91 11:27
سلام مانی محیا کجایی؟؟؟؟


سلام اومدم
مامان یاسمین زهرا
29 مهر 91 12:14
چقدر خوشتیپ


مامانم اینا...