بدون تایتل
این عکسو زمانیکه با شهریار اینا رفته بودیم پارک گلبرگ گرفتم. هرچند خیلی تاریک بود و من هم جز حرص خوردن از دست تو دخملی شیطون کاری نتونستم بکنم و یا عکسی بندازم..
گل روی صندلت هم تو بازی گم شد و من هم مجبور شدم اون یکیشو بکنم تا فعلا بپوشی آخه نمیارزه واسه چند ماه دوتا صندل بخرم برات. ایشاله یه کفش عروسکی خوشگل برات میگیرم..
امروز عکاس میاد مهد اما من باز هم یادم نبود برات لباس بذارم.. اما این چند تا عکس رو خاله بهار از تو موبایلش برام فرستاد. مربوط به روزیه که برای عید عکاس اومده بود و شماها منتظر تا نوبتتون بشه..
دخترم سر صبح داره دست و صورتشو میشوره:
و این هم پانیذ خانم که از اتحادیه کامیون داران و خاورداران استان تهران تشریف آوردهموهاشو عشقه:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی