محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

8/تیر/91

1391/4/11 8:20
نویسنده : مامان مریم
304 بازدید
اشتراک گذاری

حالت خیلی بهتر بود. هر چند خیلی خوب داروهاتو نمیخوری و بچه ها با هزاران کلک به خوردت میدن. بعد صبحونه ساعت 11 آماده شدیم سمت جمهوری. تو این گرما و با مترو..بچه ها هروقت میان، نرن جمهوری نمیشه.. بعدش بهرستان و فقط مرجان یه کیف خرید و ساعت سه برگشتیم خونه. کالسکه ات رو هم بردیم و نصف مسیرو توش خواب بودی. پس اذیت نشدی..

سریع کوکو سبزی درست کردم و آش رشته برای شب بار گذاشتم. تا 7 آماده شد و ما هم رفتیم تا برای تخت بچه ها تسویه کنیم و برای خاله جون (مامان بچه ها) مانتو مجلسی بخریم. تا برگردیم ده شب بود.

یه کاسه آش ریختیم برای بابایی آنا جون که تنها بود و بابایی براش برد. آخه آنایی رفته بود رشت خونه مادرجونش.

دیگه از خستگی پاهام تاول زد. بیهوش خوابیدیم..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

نرگسی
11 تیر 91 14:32
خستــــــــــــــــــــه نباشید .. مانی شما به من میگی بگرد .. یعنی شما نمیگردی اونوقت !


نه خوب میگردم اما با دردسر..