سلامی از راه دور
سلام دختر نازم. چهار روزه که از روی ماهت بی نصیبم. اما خدا رو شکر اینبار که از هم دوریم نه من گریه و زاری راه انداختم و نه شما احساس دلتنگی میکنی.. خدا رو شکر همه چی برات فراهمه. سوپر مارکت پدرجون، پارک رفتنات، هدیه گرفتنات خلاصه هر چی اراده کنی حاضره.. خوشبحالت ناناسم... تو طول روز میان میبرنت میگردوننت، میخرن برات و خسته و کوفته شب میخوابی.. مهرناز و مرجان برات کتاب آموزش زبان خریدن و باهات کار میکنن (دارن تو رو مثل خودشون خرخون بار میارن) دور از جون سه تایی تون..دیشب بهم زنگ زدی و گفتی : مانی ماشین میشه car و بعدش بوق آزاد تلفن.. خوب بچه یه کم باهام حرف بزن. خودم دوباره زنگ زدم. پرسیدم محیا چرا قطع کردی؟ نفس زنان گفتی: آخه میخو...