محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

جدا شدن اتاقت - باز گشت به مهد

1392/6/5 12:03
نویسنده : مامان مریم
818 بازدید
اشتراک گذاری

امروز از ذوق مهد، 6 صبح بیدار شدی.. تو مسیر رفتم واسه شهریه مهد کارت بکشم. گفتی مانی، ول هکن! بدون پول هم بمن اجازه میدن برم مهد!!! تا دم مهد خاله منظرو پریسا رو دیدی کلی ذوق کردی. دوییدی و پریدی تو بغل خاله پریسا. از خاله منظر خجالت میکشیدی.

خاله پریسا اشک تو چشاش جمع شده بود. میگفت مامان محیا اونقدر دلم براش تنگ شده بود که حد نداشت. همش وقتی میرفتی مهد هم ابراز علاقه شدید بهت میکرد. میگفت فکر میکردم تا آخر تابستون خاله اش میمونه. چه خوشحال شدم امروز آوردیش.

گفتم خوشحالیت زیاد دووم نداره. یه فردا میاد و دیگه میره تا سه شنبه هفته بعد..

دیشب هم اونقدر واسه خاله جون گریه کردی که تا 12 شب هی اون زنگ میزد هی شما گریه میکردی. سر شب گفتی: مانی خاله جون نیس، تو هم پیش بابامیخوابی. پس من تنها بخوابم؟؟؟ واسه همین اومدم شب پیشت تا کم کم عادت کنی. نصفه شبی دیدی تنهایی با جیغ و داد اومدی تو اتاقمون. تازه شب بابایی بهت گفت اگه مانی رفت دستشویی و بیدار شدی بیا تو اتاق پیش خودم..

راه صحیح جدا کردنشو بلد نیستیم.. از خاله پریسا کمک گرفتم..میدونم خیلی دیر شده. بهت گفتم اگه تنها بخوابی و ببینم بزرگ شدی برات داداشی یا خواهرجون میارم که پیشت بخوابه.. شما هم قبول کردی. حالا امروز باید ازت بپرسم که دوست داری چی واسه اتاقت بخرم تا خوشت بیاد..ایشاله این مرحله هم طی بشه..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله فریبا
5 شهریور 92 12:24
سلام وبلاگ جالبی دارین.
محیا جون هم خیلی دوست داشتنیه
اگه مایلین تبادل لینک داشته باشیم؟


ممنونم عزیزم لطف دارید چشم
مامی کوروش
5 شهریور 92 12:44
یعنی اون ول هکن که خوندم ولو شدم رو صندلی .بچه ام مازنی شده اساسی!
اون راه حلت تو حلقم! !!! کم کم عادتش بده یوهو که نمی شه . بمون کنارش نا بخابه . بعد از اتاق برو بیرون .بیدارم شد بزو کنارش تا دوباره خوابش ببره . البته گاهی همم کنار خودمون بخابن بد نیس تا صبح می چلونیمشونننن


بخدا من هم همینکارو کردم. خوابید بلند شدم رفتم. نصف شبی فهمیدم گریه سر داد
مامان احسان
5 شهریور 92 14:11
مثل اینکه هوس دومی زده به سرت ها .همون تا ابد پیش خودمون بخوابن بهتر از قولیه که به بچه دادی.


ههههههههههه
مامان متین
5 شهریور 92 18:42
مبارک مریم جون , داری محیا رو گول میزنی یا خودتو!!! نکنه خبراییه


فعلا هیچ کدوم . مطمئن باش خبری شده خبرت میکنم..
محبوبه مامان الینا
6 شهریور 92 13:31
ول هکن! ای جان یه هم اتاقیه ساروی داشتم مدام همینو میگفت
آخه جانم این وعده ست به بچه میدی؟ً
حالا نکنه هوس یه نی نی کردین و محیای بنده خدا رو بهونه میکنین؟


دقیقا. هوسش که خیلی وقته هست. بقیه چیزا نیس..
محبوبه مامان الینا
6 شهریور 92 13:51
خصوصی
مامان یاسمین زهرا
9 شهریور 92 16:44
اخ جون یه نینیه دیگه میخواد بیاد


شایعه پراکنی نکن خواهر...