محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

جای بسی تفکر است

1392/6/5 10:22
نویسنده : مامان مریم
362 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خانم م..!!! دستم به دامنتون.. من از راه دوری اومدم تا شما رو پیدا کردم.. استاد راهنمام هفته دیگه میره مکه. من سه تا پسر بچه شیطون دارم. نمیتونم تا ترم بعد صبر کنم . باید دفاع کنم. تو رو خدا زودتر کار شناسایی گیاهمو انجام بدید...

اینها اظهارات یه دانشجویی بوده که دیروز موقع رفتنم به خونه جلوی ماشینم سبز شده. یه دانشجو که از شهرستان اومده بود، مادر سه پسر که فقط چندسال از من بزرگتر بود، معلم و شاغل...

آخه یکی نیست بهش بگه زن مگه خوشی زیر دلتو زده؟ درس خوندن به چه دردت میخوره، نونت نیست آبت نیست.. اینو نوشتم تا بعضی از مادرها یاد بگیرن. البته تلاش خیلی خوبه. اما تا این حد می رسه به ح م ا ق ت. درست نمیگم؟؟؟

و من در جوابش: تعجبتعجبتعجبتعجبتعجب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
5 شهریور 92 10:35
واقعا این متنو شما نوشتی؟؟!!! کلی متعجب شدم وقتی آخر متن رو خوندم. من اوایل متن داشتم ازخودم خجالت می کشیدم و اینا که یهو دیدم جنابعالی کلی بیچاره رو نکوهش فرمودین (البته توی متن).
به نظرم، این اوج حماسه است وقتی عشق داشته باشی که درس بخونی و یه عالمه کار و بچه و ... هم در کنارش داشته باشی. سخته، وحشتناکه، فاجعه است ولی وقتی عاشق باشی با اشک و آه و خون دل هم از عشقت پا پس نمی کشی.
البته میدونم الان توی دلت دو تا فحش آبدار نثارم میکنی و میگی: نفست از جای گرم بلند میشه و بیرون گود ایستادی و ... خلاصه حلالت هرچی خواستی فحش بده ولی به نظرم تو هم بری دکترا بگیری بد نیستا. درضمنش بذار یه بچه دیگه هم گیرت بیاد تک فرزندی اصلا به صلاح نیست


باشه مادر، تو این شرایط همینو کم داشتم. باورم نمیشه کسی پیدا بشه از من بیشتر عاشق درس باشه. موقعیت درسی ام هم که اینجا خوبه و من میخونم... ببین کی گفتم. اما بچه دومو ترجیح میدم هرچی به وقتش.. ما که دکتری رو چند سال گذاشتیم کنار. بذار دومی هم بیاد و خدا بخواد تا مدرسه رفتنشون به دکتری هم میرسیم. اما سه تا پسر بچه فاجعست. از محالاته. ایشاله خدا بهت ده تا پسر شیطون بده تا دلم خنک شه. این فحشی بود که بهت دادم هدی جون
سحر
5 شهریور 92 10:53



سلام...
سحر
5 شهریور 92 10:53
سلام
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
5 شهریور 92 10:54
این بیشتر نفرین بود!! میخوای خودت تهنا تهنا دکترا بگیری نامرد؟؟ حالا که فعلا شما دست به نقدتری، خونه، شوهر و ... دومی رو رونمایی کن تا بقیه


چشم مادر
سحر
5 شهریور 92 10:58
نمی دونم چرا نظرات من واسه شما ارسال نمیشه
مامی کوروش
5 شهریور 92 12:31
اووووف مردم چه حالی دارن ( مامی کوروش در حال استراحت دست زیر سر و قلیون به دهن )


فدای تو...
مامان آویسا
5 شهریور 92 12:33
سلام عزیزم. منم باهات موافقم. هر کی به من میگه چرا دکتری نمی خونی می گم:می خوام زندگی کنم. چون واقعاً از درس زده شدم. دلم می خواد فقط خوش باشم و خوش بگذرونم. هر چند نمیشه ولی خوب تلاشم رو می کنم


ایشاله که هستی و بیشتر باشی
مامان احسان
5 شهریور 92 14:13
چه دل خجسته ای داشته اون بنده خدا


واقعا