محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

جیگرم رفته شمال

1392/5/29 12:37
نویسنده : مامان مریم
342 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با خاله جون رفتی شمال تا من خونه رو بریزم بهم:

مادر قربون اون کیفت بشه.عسسسسسسیسسسسم

محیا خوشحال تو اتوبوس:

تو اتوبوس میگفتی مانی برو خونه دیگه...همه میخندیدن. راننده هم اذیت میکرد که من تو رو نمیبرم شمال. مامانتو میبرم..

تو راه هم زنگ زدی به مادرجون (با موبایل خاله جون) و بهش گفتی: من نیومدم شمالها!!! من با خاله جون نیستم ها...مثلا میخواستی سورپرایزش کنی..

بهت خوش بگذره نازم..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان یکتا
29 مرداد 92 10:41
ای جانم الهی قربون حرف زدنت بشم انشالله که بهت خوش می گذره و مامانی هم دست روی دلش می گذاره و دوری تو را تحمل می کنه


آی گفتی...
یگانه جان
29 مرداد 92 10:42
خوش بگذره به یگانه بی بابای من هم سر بزن


چشم عزیزم ممنون
مریم
29 مرداد 92 11:58
اسم منم مریم دخترمم اسمش محیاست و 1 سالشه اسم شوهرمم علی خیلی چیزای شبیه به هم تو وبلاگت دیدم مامان محیا
ایشالا همگی با هم سلامت باشین


ممنون عزیزم راست میگی؟؟؟ میام بدیدنت
مامی کوروش
29 مرداد 92 13:22
خوش بگذره دخملییی
میای اتاق جدیدت رو می بینی ذوق می کنی عچقمممم


دیشب زنگ زد مانی اتاقمو رنگ کن. ازین واژه خندم گرفت. دیدم وحیده میگه مامان داره خونه تکونی میکنه. نقاش آورده اتاقارو رنگ کنه. اون هم یاد گرفت
مامان احسان
29 مرداد 92 13:36
عزیزم امیدوارم به سلامت برگردی
محیا یعنی تمام زندگی
29 مرداد 92 13:50
راننده معلومه که مامانتو میبره شمال




راننده فامیلمونه. همسایه مامان ایناهم هست.دخترش همسن منه بی حیا.


محبوبه مامان الینا
30 مرداد 92 10:07
قربون کیف ؟!!!!!!!!!!
میگم مریم جون دیگه دارم به این نتیجه میرسم ما خانمهای شاغل داریم قاط میزنیم من قربون برق نوک بینی میرم.........شما قربون کیف دخترت میری....... خدا به داد عاقبتمون برسه


مامان ریحان
30 مرداد 92 10:22
آخی محیا رفتی شمال ایشالا بهت خوش بگذره
مادر آیاتای
30 مرداد 92 14:18
خب راننده معلومه مامانت رو میبره شمال محیا جون. مریم جون شما در جواب یه دونه میزدی دندوناش بریزه تو دهنش. والله به قرعان.

نه عزیزم به همکارم توضیح دادم. همسایمون و فامیلمونه

خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
3 شهریور 92 8:27
ببین چی کردی که بچه هم ازت فراریه؟