محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

روز مادر

1391/2/23 11:52
نویسنده : مامان مریم
326 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت نزدیک ظهره و  من هنوز پستی راجع به مادر نذاشتم. از وقتی که مادر شدم اسمش چشامو پر از اشک میکنه. نمیدونم معنی این اشک چیه؟ شوقه، غم دوری از مادرمه و .. نمیدونم.. اما مینویسم به احترام همه مادرها و مامان نازنین خودم..

 

مادر تو تمام شادی هایت را به من بخشیدی و غمهایت را در خود فرو ریخته ای، تا نفس دارم و بعد از مرگ نیز روحم فراموشت نخواهد کرد. ای خدای بزرگ! به من توانائی بده هرگز از پله های غرور بالا نروم و لحظات شادم را در کنارش باشم. کمک کن قلب رئوف و قشنگ این فرشته زمینی ات را هرگز نلرزانم و آسمان آرزوهایش را خراب نکنم. روزت مبارک

 

به یاد می آورم لحظه های فراز را که :

صدای او اعتبارم می بخشید

و لحظه های نشیب را که اعتمادم

به یاد می آورم افرای افراشته ای را ، به یاد می آورم مادرم را . . .


روز مادر بر همه مادران مبارک باد!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان هستی
23 اردیبهشت 91 12:15
روزت مبارک مامان محیا گلی
مادر آیاتای
23 اردیبهشت 91 12:25
روزت مبارک مریم جون.
قربون دستت اینقدر هم توی نقش خانواده شوهر نقش آفرینی نکن بیزحمت.


خوردی حقت بود. خواهر شوهر بالا سرت بود بچه رو پشه نمیخورد
مامان کوروش
23 اردیبهشت 91 13:29
نگو مریم جون
همچین می شینم برای اسم مادر گریه می کنم
تازه یه وقتایی کوروش رو بغل می کنم گریه می کنم
خوبم به نظرت ؟؟؟؟


خوبه به نظرت؟؟؟
خاله هدي ياسمين زهرا و محمد كوچول
23 اردیبهشت 91 14:17
چه حكايت جالبي است ..
كلمه زندگي با زن آغاز مي شود و مردن با مرد!
پس ببال به خود كه آغاز گر زندگي هستي
روزت مبارك، عيدت مبارك ننه محيا


مرسی عزیزم ایشاله خودت ننه بشی
خاله هدي ياسمين زهرا و محمد كوچول
23 اردیبهشت 91 14:20
فكر كنم همه تون مشكل دارين.
آخه من كه مادر نيستم هم همچين روزي اشكم درمياد. شما احتمالا قبلش بيشتر مشكل داشتين كه اشكتون درنميومده بهرحال روز مادر، روز اوج احساسات ناب آدميه، براتون متاسفم كه تازه درك كردين. من از بچگي دركش كرده بودم



چی میگی خواهر؟ مشکل داری با ما امروز؟؟؟
خاله هدي ياسمين زهرا و محمد كوچول
23 اردیبهشت 91 14:31
نه خواهر. قصد مان خير بود كه دلتون وا بشه. بخصوص الان كه از مامانت دوري و روز مادره.


فدات بشم. آخر هفته میرم شمال ایشاله..البته طی یه اس ام اس بی ادبانه ای بخواهرم گفتم که من اینهفته دارم بخاطر خوردنیهای خوشمزه این فصل میام..
خاله هدي ياسمين زهرا و محمد كوچول
23 اردیبهشت 91 14:36
من ديگه دارم دست و پامو جمع ميكنم برم خونه. البته قبلش ميرم گلفروشي. فعلا. روز خوب و پر از هداياي قابلي داشته باشين ننه جانها. حالا اين منم كه بايد اساسي گريه كنم
---------------------------------------------------
هي غصه مصه بيخود نخورين. موقع پيري و كوري منم كه تنهام. شما خداروشكر كلي بچه قد و نيم قد دارين كه جورتونو بكشن. پس وقتي گريه ميكنين گريه شكر باشه و شكر.
هواي ننه باباهاتونم داشته باشين كه اونا ديروز امروز شما و شما فرداي امروز اونا هستين.



فدات بوس مامانتو محکم از طرف من ببوس. بچه های الان بی معرفتن.. ما هم تنها میشیم . خاله یاسی و محمد همیشه دوست دارن خاله..
منا
23 اردیبهشت 91 23:36
آبی‌ترین، دریایی‌ترین و آسمانی‌ترین تقدسِ زندگی‌مان دستان‌تان را بوسه می‌زنیم . روز زن مبارک . . .