محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

11/ فروردین/91

1391/1/15 10:36
نویسنده : مامان مریم
368 بازدید
اشتراک گذاری

دیگه تعطیلات داره تمومم میشه و ماغصمون شده.. حس رفتن به بازارو ندارم. شما هم بخاطر سرفیدن و نخوابیدن دیشبت تا الان بیدار نشدی. بخاطر مهمونیها کمی زمان داروهات جابجا میشه. اما امیدوارم زود خوب بشی..

کمی به کارامون رسیدم  و خاله جون اومد دنبالمون و رفتیم جمعه بازار. برای رفتن کمی میوه تازه و .. خریدم. و دیگه رفتن باورم شد. بعد نهارعمو رضا با ماشین بابایی اومد دنبالمون و رفتیم چوبست. تو راه هم بهت نهار دادم خوردی. این روزها اصلا غذا نمیحوری و کلی لاغر شدی.

 از اونجا هم رفتیم خونه داییهای بابا عیددیدنی. تا رسیدیم خبر دادن پارسا تصادف کرد و بابایی با عجله رفت. ما هم یه چند جایی رفتیم و با آژانس برگشتیم خونه مامان بزرگ. ازونور هم امین با اون داستانش هممونو نگران کرد. خدارو شکر بعد چند ساعت مشکلات حل شد. من هم بعد شام با بابای امیرحسین ( شوهر عمه ات ) برگشتیم خونه مادرجون.

شب هم همه اومدند و برای خاله جون سمانه تولد گرفتیم و کلی بهت خوش گذشت.

این خانم جیگر منه:

اینجا هم داری کیکه رو خودت میبری:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

نرگسی
15 فروردین 91 12:42
قربون ژست گرفتنت..


میسی عمه جون