پست آخر سال
امروز آخرین روز کاری ما تو سال 90 هست و سال کاری خوبی بود و من همشو کار کردم . آخه سالهای پیش مرخصیهای استعلاجی و زایمانم کمی شرایط کاریمو خراب کرده بود
و خدا رو شاکرم که به من و شما و بابایی سلامتی داد تا کنارهم باشیم و یکسال رو با همه دغدغه ها و چیزهای خوب و بدش بتونیم به خوشی سپری کنیم. امیدوارم سال بعد، بهتر از امسال و با حذف بدیها و بدبیاریها، برای ما و دوستانمون باشه..
شاید تا مدتی اینجا نباشیم اما قول میدم هر روز تو لپ تابم وقایع رو ثبت کنم و وقتی دستم به اینترنت پر سرعت مرجان افتاد همه رو تو وبلاگت بذارم..
خیلی دوست داشتم تا عید رو دور سفره کوچیک سه نفره خودمون جمع بشیم اما خوب، نشستن کنار سفره بزرگتر ها هم صفایی داره چه خونه مادرجون باشیم و چه مامان بزرگ. دوست دارم امسال بریم امامزاده قاسم..ببینیم چی میشه.. کلا اینطوریه که هر طور باباعلی راحته..خونه خودمونو هم که دادیم اجاره.. ایشاله سال بعد تو خونه خودمون و همینجا
برای دوستای خوبم هم آرزوی سلامتی و تندرستی در کنار خانواده ام رو دارم...
راستی دوستان 3 فروردین تولد خودمه.. پیغام بگذارید تا ذوق کنم..