محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

انار رفت تا تولد دوسالگیشو با فرشته ها جشن بگیره

1390/11/1 12:09
نویسنده : مامان مریم
921 بازدید
اشتراک گذاری

ووووااااااااااااااااااااااااااای خدایا کجایی

بالاخره شفاش دادی!!!! راحتش کردی؟؟؟؟

انارو میگم ای خدا حالا مادرش چکار کنه؟ با عروسکاش!!! وااای خدایا نه!!! دستم ب یحسه...

انارجون تو تولدت، خاله جون زهره من هم میاد..سلام منو بهش برسون...بهش بگو چرا صبر نکردی تا ببینمت و بعد بری..ندیده دوستت دارم...

 

خدایا من خیلی پست هستم آخه خوشحالم که جای مامانش نیستم اما خیلی براش دارم میسوزم... نه من شوهرم و خانواده ام همه هنگ کردند...خدایا هیچ مادری رو با بچه اش امتحان نکن...چه حکمتیه آخه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

نرگسی
1 بهمن 90 11:47
آره عزیزم مشکلی نیست..
خاله هدي
6 بهمن 90 8:24
بالاخره وبلاگ باز شد.


آره فیلتر شده بود
خاله هدي
6 بهمن 90 8:27
خدا فقط به مامان و باباش و اطرافيانشون صبر و تحمل بده. امروز شش بهمن روز تولدشه. من كه اصلا نديدمش و فقط دوتا عكس ازش ديدم همه وجودم مي لرزه از نبودش تو روز تولدش. خدايا آرامش رو مهمون خونه دل مامان و باباش كن و از همه ني ني ها در آغوش امن خودت محافظت كن. آمين يا رب العالمين
مامان محمد
6 بهمن 90 10:33
خاله جون سلام من هرروز به وبلاگت سر میزنم.مریم جون روز رو به ایمیلم بفرست ممنونم
نرگسی
6 بهمن 90 11:29
هورااااااااااااااااااا درست شد مانی..داشتیم دق میکردیما..دلمون برای محیاجونی تنگیده شده بود..


ممنون گلم
عروسکم پرنیا
6 بهمن 90 13:18
سلام از اینکه وبلاگت درست شد خیلی خوشحالم .
ببخشید من مجبور شدم مثل مامان صدف یک پیام به مدیریت بزنم وازشون خواهش کنم که هر کگاری که برای درست شدن وبلاگت می تونن انجام دهند چراکه تو واقعا واسه وبلاگت زحمت کشیدی


مرسی دوست خوبم
عروسکم پرنیا
6 بهمن 90 13:20
امیدوارم که خدا به همشون خصوصا پدر ومادرش صبر بده وبهتر ه که ای آیه رو به یاد بیاریم که انا لله وانا الیه راجعون
مامان حنا
7 بهمن 90 4:06
سلام گلم خیلی خوشحالم که تونستم بیام پیشت آخه یه چن وقتی وبتو باز میکردم مینوشتtaskhir باورت نمیشه گفتم هکش کردن خدارو شکر این طوری نبوده خیلی دوستتون دارم منم بابت انار کوچولو خیلی ناراحت شدم خدا به خانوادش صبر بده
محیا جونو ببوسید راستی چرا شما نمیاید پیشمون



ممنون به من لطف دارین
ماما آبتین
8 بهمن 90 8:15
عزیزم من یکی از بازدید کننده های پرو پا قرص وبلاگ محیا جونم هستم . اما آهنگی که روی متن گذاشتی با روحیه شادی که داری جور در نمیاد یه حس غمی بهم دست میده به خصوص که امروز صبح خبر ناراحت کننده انار رو تو وبلاگ محیا جون خوندم. البته ببخشیدا


ممنونم حتما عوضش میکنم...
مامان محیا
8 بهمن 90 9:12
خوشحالم که مشکل وبلاکت حل شد