24/مرداد/90
سلام عشق مامانی
صبح دم مهد از خواب بیدار شدی و بادیدن تاب و بچه ها رفتی سراغشون. دلم واست تنگ شده و تا چند دقیقه دیگه میام دنبالت. کارم دیگه تو پژوهشکده تو این ماه رمضونی داره زیاد میشه وتا شهریور که دفاع بچه هاست همینطوره...بازم خیره... که شما سالمی و من هم همینطور و میتونیم در کنار هم خوشی ها و بدیهاشو بچشیم..هر چند که این روزها زندگیمون داره چهره بدشو به ما نشون میدن....
بخاطر نداشتن عکسه که دلم زود واست تنگ میشه اما قول میدم زودی گوشی بخرم....
عصر هم نذاشتی بخوابم. چند تا عکس با لب تاب ازت گرفتم. اما یادم رفت بیارمش تا اینجا واست بذارم.
بزودی در این مکان عکس نصب میشود
.
.
دیدین اومدم و عکس گذاشتم
شب زود خوابیدی. من هم همینطور...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی