13/ اسفند/ 90
سلام گلم علیرغم اینکه استراحت پزشکی داشتم اومدم سرکار تا به گزارش آخر سالم برسم.. هرچند کامپیوتر و بدتر از اون اکسل رو میبینم تا شقیقه ام سوت میکشه..امروز بابایی میاد دانشگاه واسه همین ماشین رو برد.. ما هم با خانم ن اومدیم..نزدیک دانشگاه یه ماشین از پشت بهش زد و طفلکی ماشین رو داغون کرد..
ما هم یه دربست گرفتیم و رسوندمت مهد و خواستم برم کمکش که گفت نه. و اومدم سرکار.. امیدوارم امروز ختم به خیر باشه..و همه مشکلات آخر هفته تموم بشه..
سرکار، کارم خیلی زیاد بود. کارآموز جدید هم کنارش اومده بود تا ساعت 1 جمع و جورش کردم و رفتم از بابایی پایین دانشگاه ماشینو گرفتم و رفتم پیش مامان درسا تا از دندونم عکس بندازه.. بعدش خانم دکتر تشخیص داد که زیر اون دندونی که تازه عصب کشی کردم پر از چرک هستشو خوب عصب کشی نشده..تازه روکش هم گذاشته..نمیدونی چه حالی شدم. واسه یه دندون اینهمه خرج کردم و خیر سرم رفتم یه جای خوب و کلی پول دادم اما این هم نتیجه اش..
بعد برگشتم کارمو جمع و جور کردم و شما و بابایی رو برداشتم و رفتیم خونه..از دیدنش خیلی خوشحال شدی.. یه نون سنگک خریدیم و اولویه دیشبو بازسازی کردم و خوردیم و خوابیدیم..
من هم کمی سر تقویم آویسا گلی نشستم و تمومش کردم. انصافا تجربه ام بیشتر شد و تقویم آویسا خوشگلتر و با کیفیتتر درومد..نوش جونش.. سال خوبی براش باشه..
بعد شما پیش بابایی موندی و من هم رفتم سراغ دندونپزشکه و کلی گله کردم و غر زدم. و گفت مگه من بدم میاد بیخود ازت پول بگیرم.. تشخیصم اینه که یه چرک و التهاب کوچیکه و سریع با چرک خشکنهایی که میخوری رفع میشه و دکتر قبلی خوب عصب کشی کرد و کار بعدی رو شروع کردیم.. روکش واسه سه تای بالا..
برگشتیم خونه و شام ساده و خوابیدیم..