محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

خاطرات 1 ماهگی

1388/10/19 11:10
نویسنده : مامان مریم
834 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

عزیزم میخام چند تا عکس ازون روزها که زشت و بامزه بودی بزارم. همه بچه ها از دل مامانیشون میان بیرون همینجورین دیگه..

 

 

چون هم کثیف بودی و هم زردی داشتی. اما دکتر سوادکوهی زردیتو کنترل کرد و کار به بستری شدن نکشید

اینهم عکس ناز و خوشکلت بعد از حموم

سه شب اول خیلی گریه می کردی بنده خدا زندایی زهره میومد و تا صبح دورت میداد.منم که زیاد عادت به شب بیداری نداشتم.بابا علی که از همون بیمارستان برگشت تهران سرکار و تا آخر هفته بعد واسه دیدنت دل تو دلش نبود. مجبور بود بنده خدا.

جشن هدیه دادن تولدتو گذاشتیم وقتی بابایی اومد.یعنی چهارشنبه 24/ آذر.

ظاهرا از شرایط موجود زیاد راضی نیستی

علیرضا و کوروش روز جشنت تو ٧ روزگی

ظاهرا همه سرگرمن و کسی بفکر شمک ما نیس. پس بهتره انگشتامو بخورم

 

مادرجون کلی دعوتی داد و آش رشته پخت .ولی طرف بابایی کسی نیومد چون دیروزش اومده بودن و تازه روز جمعه خودشون مهمونی داشتن.البته مامان بزرگ فقط برادر خواهراشو دعوت کرد و زیر پای ما بوقلمون کشت.

اما ازینکه روز جشن مون نیومدن خیلی پیش فامیلها خجالت کشیدم. چون واقعا مشکلی نبود و نیومدن و کارداشتن دلیل خوبی نبود. مادر جون هم واست دستبند و انگشتر و پدرجون واست یک گردنبند خرید. بقیه هم پول دادن. دست همشون درد نکنه. اما حیف که مهرناز به دوربین دست زد و تمام عکسها پاک شد.اما چند تایی از موبایلم دارم 

 این لبخند تصادفی هم جالب بود. روز دهمته

 بجای خوابیدن زل زدی شاید به گلهای قالی

 

این هم عکس نافت که روز دهم تو چوبست افتاد. اونموقع واسه اینکه چسب اذیتت نکنه ماما نمیبستمت

 

هانی و امیرحسین و پارسا و فاطمه (بچه های عمه ها)روز جشنت.

 این شاسخین سفیده رو امیر حسین واست خریده بود اما شما از سنجاب قرمز امیر بیشتر خوشت میومد

 

این عروسک اسمش عسل بود و شعر قشنگی می خوند.خاله جون سمانه واست خریده بود.اما شما زدیش زمین و دیگه نخوند. رفت تو کما

 

 

محیا با پریسا و آناهیتا که برای چندمین بار اومده بودن ببیننت

خوشتلم از همون ماه اول عاشق تلویزیون بودی و پاش میخوابیدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)