محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

زیارت امام رضا سه ماهگی

1389/1/12 9:20
نویسنده : مامان مریم
517 بازدید
اشتراک گذاری

 

روز دوازده فروردین ٨٩ بود که مادر جون و پدر جون تصمیم گرفتن با خاله جون عسل و محمدآقا برن مشهد. منم دلم خیلی میخواست. و چون تو مرخصی زایمان بودم مشکلی نداشتم. اما بابایی باید میرفت سرکار. بعد رفتنشون خیلی بغ کردم. از طرفی تعطیلات داشت تموم میشد و بابایی میرفت. به بابایی گفتم چه حسی داری وقتی میبینی دل زن و بچه ات شکست؟؟؟چیزی نگفت.شب شد و بابایی ناراحتیمو می دید. گفت میبرمتون مشهد و بعد زیارت ازونجا یکسره میرم تهران شما با بقیه بمونید. نمیدونید چه خبر خوبی بود. همینکاررو هم کرد و یک شبه برگشت تهران . ما هم با مهرناز جون موندیم . و واییییی خیلی خوش گذشت. دست بابایی درد نکنه.

از گرما کلافه شدی گلم

و شب یهو هوا سرد شد

من قربون اون چشمای نقلیت برم

 خودمونیم. مهرناز هم ازینکه چند شب و روز با شما بود حسابی کیف کرد

اینجا جورابتو فراموش کردم بیارم. مجبور شدم دستکشت رو کنم پاکش. خوبه زین پس بجای واژه ناملموس جوراب بگیم پاکش. چطوره گلم؟؟؟

 این عروسک رو مشهد خریدی وای که چقدر دوسش داشتی و چقدر بدردت خورد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)