محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

عملکرد محیا در بیست و یک ماهگی

اول از همه بزار اینجا درد دلم رو بگم که هر کسی(حتی بابایی) که باهات شوخی میکنه و سربه سرت میذاره و یا چیزی بخوای و بهت نده سریع میای میزنی تو صورت من... بعدش هم بغلم میکنی و گریه میکنی ....واقعا ضربه ها سریع و کاریه...دیشب سر افطار یا اون خاطره ای که دایی جون وحید اذیتت کرد و زدی چشامو خون مرده کردی... کم کم حرف میزنی و جمله سازی می کنی. مثلا وقتی دنبال چیزی مثل پستونک هستی میگی: ممی کوش؟؟ و چون دندونات فاصله داره موقع گفتن ش خیلی بامزه میشی که خاله جون وحیده خوب میفهمه چی میگم.. عاشق میوه و هندونه و خربزه ای و به خربزه هم میگی هنانه . چند وقتیه که بستنی رو گذاشتی کنار شایدم از طعمی که بابایی خریده خوشت نمیاد....
25 مرداد 1390

18/ تیر/90

صبح ساعت 5:15 رسیدیم بابایی اومد دنبالمون و کلی از دیدنت ذوق کرد با اینکه خواب بودی کلی بوست کرد تا بیدار شدی. بنده خدا بد خواب شد و حتما الان سرکارش کلی خوابش میاد. شما رو که خوابیده تحویل مهد دادم و از خودم هم چیزی نمیگم...فقط دعا میکنم که تایم ناهار برسه و برم کمی استراحت. آخه سه شب پیاپی و فقط یکی دوساعت خواب. خدایا رحمی کن!!! بعد رفتن به خونه چون خودت هم کسل بودی گذاشتی کمی استراحت کنیم و بعد دوش و چای سبز و در نهایت حالمون حسابی جا اومد. داشتم چند تا اس ام اس میدادم که اومدی گوشی رو ازم گرفتی و انداختی یه طرف و گفتی اخه...و بعد خودت رو لوس کردی و انداختی بغلم. مانی فدات بشه که دلت همیشه تنگه و محبت ازت میباره. اما نمیدو...
20 تير 1390

شیطنتها

         مهم نیست که همیشه روی میز پذیرایی جای انگشتان توست. مهم نیست که همیشه لبسات از کشوها به بیرون پرت بشن،مهم نیست عروسکات یکی چشم نداره یکی مو،مهم نیست لباسات همش کثیفه و انگار اصلا عوض نمیشه، مهم نیست که کنترل های بیچاره همیشه در پرتاب به این ور و اون ور هستن. مهم نیست که گوشی جدید مامان تا حالا چند بار غش کرده. مهم نیست ماهی عیدرو تو یک چشم بهم زدن از وسط دو نصف میکنی.(؟؟) مهم نیست مهر رو موقع نماز خوندن مانی بشمنی و بعدش تسبیح رو برداری و فرار کنی(؟؟؟)مهم نیست که آشپزخونه و اتاق هایمان همیشه نامرتب و ریخت و پاشه. حتی مهم نیست که علیرغم حساسیت من در نظم خانه و بودن هر چیز در جا...
24 ارديبهشت 1390
1